سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عشق مرده

 من, برعکس همه پشت خنده هام غمه...

 

تو, برعکس منی شادی و غمگین میزنی...

 

ولی تو فوقش آخرش میگی کلاه رفته سرش...

 

باشه کلاه رفته سرم ولی تو رو از رو میبرم...

 

خط و نشون کشیدم,اگه خدای نکرده دیدم....

 

چشمام دیگه تو رو نبینه اره دوری و دوستی همینه...

 

خاطرت هنوز عزیزه ولی از فکری که مریضه ....

 

بهتره دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه...

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در دوشنبه 91/8/22 ساعت 10:17 صبح توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

کجای زندگیتم؟؟؟

 

یه رهگـــــذر تو خوابت....

 

یه موجود اضافی توی اکثر خاطراتت.....

 

میبینی دارم میمیرم و هیچ کاری با هام نداری.....

 

تو با غرور بی جات داری هرسم و در میاری.....


نوشته شده در دوشنبه 91/8/22 ساعت 10:12 صبح توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

  دوســــت دارمــــــ

 

  من توی زندگیتم ولی نقشی ندارم اصلا...


 تو نشنیده گرفتی هرچی شنیدی از من...


 بود و نبود م انگار هیچ فرقی برات نداره...


این همه بیخیالی داره هرسم و در میاره...


 


نوشته شده در دوشنبه 91/8/22 ساعت 10:8 صبح توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

نازنینم:

 

هیچ میدانی که اکنون که برایت مینویسم همه ی وجودم در تمنای وجودت میسوزد..


هیچ میدانی برای اینکه دوباره بتوانم  قامتم را در آئینه ی چشمانت به تصویر بکشانم ثانیه ها را یکی یکی میشمارم...

کاش آن روز بیاید...

   

                  ......  20 آبان دومین سالگرد عشق 4 سالمه.......


نوشته شده در جمعه 91/8/19 ساعت 1:49 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

از وقتی که تو رفتی آینده که هیچوقت نیامد هیچ...

گذشته هم هیچوقت نگذشت....


نوشته شده در جمعه 91/3/26 ساعت 7:22 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

حق با دیگران بود...

تو گل همیشه عاشقی....

امروز عاشق من...

فردا عاشق دیگری....


نوشته شده در جمعه 91/3/26 ساعت 7:18 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

گفتی لظه ای صبر کن

میروم تا برگردم....

چمن ها زیر پایم خشکیدن پس کجایی؟؟؟؟؟


نوشته شده در جمعه 91/3/26 ساعت 7:15 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

باز دوباره میزنه قلبت تو سینه سازمو..

با سکوتت میشنوی زمزمه ی آوازمو..

حسه دلتنگی که میگیره تمومه جونت و ...

هرجا میری منو میبینی و کم داری منو.....

تو دلت تنگه ولی انگار تو جنگه بادلم..

میزنی و میشکنی با خودت لج کردی کلم....

راه با تو بودن و سخت کردی که آسون برم...

چشم خوش رنگت چرا خیسه دوباره خوشگلم...

حالا بگو کی میگه...دستاتو میگیره...با تو مینده تب کنی واست میمیره...

دست کی با لای موهاته...من خودم نیستم ولی یادم که باهاته.......

این عشقت تو وجودت توی جونت ریشه کرده...دلت دوباره..بی قراره ..داره دنباله من میگرده...

گفتی که میخوای بره سرو سامون بگیری...

خواستی اما نتونستی به این آسونی بری...

دستت ماله هرکی باشه چشمت دنباله منه..اون نگاهت انگاری اسممو فریاد میزنه...

من خیالم راحته تا پای جون بودم برات...

تو ندونستی چی میخوای تا بریزم زیر پات...

همه ی آرزوهام بودی فقط یه خاطرست...

نفسم بودی ولی یه تجره شدی و بس........


نوشته شده در جمعه 91/3/26 ساعت 7:12 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )


نوشته شده در دوشنبه 91/3/1 ساعت 5:39 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

به کولی فال فروشی گفتم/چه میکنی؟؟؟؟

گفت/به آنان که در امروز خود مانده اند فردا را میفروشم............


نوشته شده در دوشنبه 91/3/1 ساعت 5:38 عصر توسط مهتاب مقدم| نظرات ( )

   1   2   3   4   5   >>   >

آخرین مطالب
» هوایی شدی...
...
دوست دارم ...
...,از اولی جملت..
...
همیشه عاشق.
برگرد.........
این عشقه...
/
فردا
یکی هست
خداحافظ
..
دوستم ندارد
دل غمدیده
[همه عناوین(61)][عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com